با قطع نظر از سند این روایات، تعداد زیادی از آن ها از جهت محتوایی نیز قابل نقد و بررسی می باشند، مثلاً حدیثی که می گوید:
کلام خدا اگر مافوق عرش و با لحن نرم و رفق باشد، به زبان فارسی است و اگر مادون عرش و با شدت و غلظت باشد، عربی خواهد بود. (51)
نیازی به نقد ندارد، زیرا مضمون آن شاهد بر نادرستی آن است.
ابن جوزی می گوید:
عبارت های احادیث خواص آیات و سور و فضائل آن ها، معمولاً دارای چنان الفاظ رکیک و مستهجنی است که معلوم است هرگز از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) صادر نمی شود. (52)
شبیه این کلام از مرزوقی نیز نقل شده است. (53) در پاورقی کشاف آمده است: تنها برخی از احادیث فضائل سوره های فاتحه، سبع طوال، کهف، یس، دخان، ملک، زلزله، نصر، کافرون، اخلاص و معوذتین صحیح است و درباره سایر سوره ها، فضیلت یا خاصیتی در روایت صحیحی نیامده است. (54).... ادامه مطلب ...
قرآن مجید, کلام خدا و معجزه الهى است و دلیلى است بر صدقِ نبوتِ پیامبر اکرم(ص) که از فصاحتِ خاصى نیز برخوردار است; ضمن آن که نظم شگفت آور آن, همگان را مبهوت و متحیّر ساخته است.
از قرون اولیه هجرى درباره نظم قرآن و اسلوب شگفت آور آن کتاب هایى نوشته شده است و در آنها از وجوه اعجاز و اسرار و شگفتى هاى قرآن بحث شده, محسّنات و زیبایى هاى کلام خدا با دیگر سخنان عرب مقایسه شده است و برترى آیاتِ قرآنى ثابت گشته است.
هدف اساسى دانشمندانى که براى نکات قرآنى و اسرار زیبایى هاى آن کتاب بزرگ, کتاب نوشتند, سرّ بلاغت قرآن و اعجاز آن و تأثیرش در نفوس و اذهان بود.
فرّاء1 (متوفاى 207 ق) در کتاب معانى القرآن از هماهنگى الفاظ قرآن و نظم و ترتیب کلماتِ ربانى و اثر آنها در جان و روح شنونده, سخن گفت. کتاب معانى القرآن2 فرّاء3 تفسیرى است که کلمات را از جنبه لغوى مورد بحث قرار داده, لیکن به ترکیب و اعراب کلمات هم توجه داشته است و گهگاه از انواعِ فنونِ بدیعى و زیبایى هاى لفظى و معنویِ کلمات هم غفلت نورزیده است.4.... ادامه مطلب ...
آنچه میخوانید قسمتی از سخنان مرجع عالیقدر؛ «حضرت آیت الله صافی گلپایگانی. مدظلهالعالی» پیرامون بحث مهدویت است که اکنون در کتابی جمع آوری و با نام «مبانی معرفتی مهدویت» منتشر شده است..... ادامه مطلب ...
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «پائولین هانسون» بانوی سیاستمدار استرالیایی که خود از منتقدان و مخالفان ترویج غذای حلال در این کشور بود، پس از آنکه به طور اتفاقی از غذای حلال مسلمانان استفاده کرد، در تصمیم عجیب و تکان دهنده، بلافاصله به دین اسلام گروید.
گزارش ها حاکی از این است که هانسون که خود از برپاکننده گان کمپین مبارزه با اعطای مجوزهای تهیه و توزیع غذای حلال بود، و اخیرا در انتخابات سنای استرالیا شرکت کرده و توانسته بود در این انتخابات پیروز شود، به طور اتفاقی از غذا فروشی ای که در نزدیکی محل اقامت وی قرار داشت غذا تهیه کرده بود، بدون آنکه از حلال بودن گوشت های مصرفی در این فروشگاه اطلاع داشته باشد.
وی پس از آنکه غذای حلال خود را تناول کرد، متوجه حلال بودن گوشت مصرفی در غذا و طعم لذیذ آن شد و در اقدامی تکان دهند، به دین اسلام گروید.
یکی از سیاستمداران دیگر استرالیایی که در ایجاد کمپین مبارزه با غذای حلال، با هانسون همکاری داشت، این تصمیم وی را بسیار شوکه کننند خواند، و در عین اذعان نمود که این بانوی سیاستمدار استرالیایی پس از آنکه اسلام را به عنوان دین خود برگزید، دچار تغییرات اساسی در اخلاق و رفتارش شد. او پیش از گرویدن به اسلام اخلاق تند و خشونت امیزی داشت ولی پس از پذیرش اسلام سراپا صلح و آرامش شده است.
وی در ادامه افزود: اگرچه اسلام آوردن این عضو ارشد کمپین مبارزه با غذای حلال، کار را برای ما بسیار دشوار نموده است ولی ما به تصمیم او احترام می گذاریم و بهترین ها را برای او آرزو می داریم.
شایان ذگر است گروه های افراطی و تندرو در کشور های غربی و شرق آسیا، به شدت از گسترش و ترویج غذای حلال در هراسند و ترویج این مدل غذایی را، عاملی برای گسترش دین اسلام می پندارند. به همین جهت گاهی شاهد تظاهرات تندورهای افراطی در کشورهای مختلف علیه قانونی شدن تهیه و توزیع غذای حلال در این کشور ها، هستیم و سیاستمداران تندرو نیز تلاش های زیادی برای برداشته شدن این قانون و غیرقانونی شدن خرید و فروش غذای حلال نموده و می نمایند.
از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، مسئلهی فلسطین یکی از مسائل اساسی مورد اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. البته همانطور که میدانید، این موضوع از سالها پیش از انقلاب مورد توجه حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه بوده است. در واقع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام رحمهاللهعلیه با استفاده از ظرفیت دولت، بهصورت اساسی تمرکز جمهوری اسلامی ایران را متوجه فلسطین بهعنوان مهمترین مسئلهی عادلانه در جهان کردند.
در این راستا، ایران اولین کشوری بود که سفارت اسرائیل را تعطیل کرد. در واقع میتوان گفت ایران اولین کشور در دنیاست که موضع بسیار پیشرفتهای نسبت به مسئلهی فلسطین دارد؛ یعنی بر ضرورت آزادی کلیهی اراضی اشغالی فلسطین، اعم از ۱۹۴۸تا ۶۷، یعنی از بحر تا نهر، تأکید دارد. بر همین اساس نیز مسئلهی فلسطین فرازونشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. بهموازات گروههای مختلف، جریانهای فکری مختلفی نیز در صحنهی فلسطین مشاهده شدهاند. اتفاقهایی رخ داده است که موجبات نگرانی کسانی را که دلسوز جریان مقاومت و رفع اشغالگری هستند، فراهم کرده است.
[تاثیر گناهان]در انسان چیست؟ یکی از تأثیرات این است که وقتی انسان مبتلا است به گناه، در یک نقطهی حسّاس و بزنگاه کم میآورد. آیهی قرآن میفرماید که: اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَی الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشََّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛(۱) در جنگ اُحد، آنکسانی که نتوانستند طاقت بیاورند و دلشان در هوای غنیمت آنچنان تپید که فراموش کردند چه مسئولیّت حسّاسی در اختیار آنها و برعهدهی آنها است و جنگ پیروز را به جنگ مغلوب تبدیل کردند، اِستَزَلَّهُمُ الشََّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛ اینها قبلاً خطاهایی انجام دادند، آن خطاها اینجا خودش را نشان داد. این یک مرحله است؛ یعنی گناه ما موجب میشود که در یک نقطهی حسّاس، در یک نقطهی بزنگاه، نتوانیم تاب بیاوریم، نتوانیم مقاومت کنیم. خب، ما مسئول کشور هستیم؛ از این بندهی حقیر گرفته تا مسئولین دولتی، مسئولین قضائی، مسئولین قوّهی مقنّنه و همینطور سلسلهمراتب مسئولیّتها، همه مسئولیم؛ اگر چنانچه کاری بکنیم که نتیجه آن باشد که «اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشََّیطان» و پایمان بلغزد و نتوانیم طاقت بیاوریم در آنجایی که باید تاب آورد و طاقت آورد، خطر بزرگی ما را تهدید میکند. این یک مرحله است.
مرحلهی بالاتر از این و بدتر از این، آن است که ما گاهی خطائی میکنیم، آن خطا موجب میشود که ما دچار نفاق بشویم؛ یعنی دلمان با زبانمان اختلاف پیدا کند. آیهی شریفه [میگوید]: فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم اِلی یَومِ یَلقَونَهُ بِمآ اَخلَفُوا اللهَ ما وَعَدوه؛(۲) [اگر] انسان با عهد خدایی در یکجا وفادار نمانَد و تعهّدی را که پیش خدا کرده عمل نکند، این موجب میشود که «فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم»؛ البتّه این یک سازوکار کاملاً منطقی هم دارد که حالا وقت نیست من شرح بدهم که چطور میشود یک گناه در یک انسان به نفاق منتهی میشود.
از این بالاتر، گاهی اوقات گناه ما و خطای ما و کجروی ما موجب میشود که -پناه بر خدا- به تکذیب ماانزلالله مبتلا بشویم؛ ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ اَسآءُوا السّوأَیٰ اَن کَذَّبوا بِآیاتِ الله.(۳) راه علاج هم مراقبت است؛ باید مراقبت کنیم؛ باید نظارت کنیم بر خودمان، بر مجموعهمان، انگیزهمان را افزایش بدهیم، کارمان را متراکمتر کنیم، پُرکاری، پرهیز از لغزشگاهها، خلاصه در یک جمله تقوا؛ تقوا. تقوا -که در ماه رمضان [بهعنوان] فلسفه و غایت روزه شناخته شده- به همین معنا است. تقوا یعنی مراقبت از خویش؛ دائم باید مراقب خودمان باشیم. البتّه خطاب این حرفها در درجهی اوّل به خود بنده است؛ همهمان مسئولیم؛ پس قدر ماه رمضان را بدانیم.۱۳۹۵/۰۳/۲۵
[تاثیر گناهان]در انسان چیست؟ یکی از تأثیرات این است که وقتی انسان مبتلا است به گناه، در یک نقطهی حسّاس و بزنگاه کم میآورد. آیهی قرآن میفرماید که: اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَی الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشََّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛(۱) در جنگ اُحد، آنکسانی که نتوانستند طاقت بیاورند و دلشان در هوای غنیمت آنچنان تپید که فراموش کردند چه مسئولیّت حسّاسی در اختیار آنها و برعهدهی آنها است و جنگ پیروز را به جنگ مغلوب تبدیل کردند، اِستَزَلَّهُمُ الشََّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛ اینها قبلاً خطاهایی انجام دادند، آن خطاها اینجا خودش را نشان داد. این یک مرحله است؛ یعنی گناه ما موجب میشود که در یک نقطهی حسّاس، در یک نقطهی بزنگاه، نتوانیم تاب بیاوریم، نتوانیم مقاومت کنیم. خب، ما مسئول کشور هستیم؛ از این بندهی حقیر گرفته تا مسئولین دولتی، مسئولین قضائی، مسئولین قوّهی مقنّنه و همینطور سلسلهمراتب مسئولیّتها، همه مسئولیم؛ اگر چنانچه کاری بکنیم که نتیجه آن باشد که «اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشََّیطان» و پایمان بلغزد و نتوانیم طاقت بیاوریم در آنجایی که باید تاب آورد و طاقت آورد، خطر بزرگی ما را تهدید میکند. این یک مرحله است.
مرحلهی بالاتر از این و بدتر از این، آن است که ما گاهی خطائی میکنیم، آن خطا موجب میشود که ما دچار نفاق بشویم؛ یعنی دلمان با زبانمان اختلاف پیدا کند. آیهی شریفه [میگوید]: فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم اِلی یَومِ یَلقَونَهُ بِمآ اَخلَفُوا اللهَ ما وَعَدوه؛(۲) [اگر] انسان با عهد خدایی در یکجا وفادار نمانَد و تعهّدی را که پیش خدا کرده عمل نکند، این موجب میشود که «فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم»؛ البتّه این یک سازوکار کاملاً منطقی هم دارد که حالا وقت نیست من شرح بدهم که چطور میشود یک گناه در یک انسان به نفاق منتهی میشود.
از این بالاتر، گاهی اوقات گناه ما و خطای ما و کجروی ما موجب میشود که -پناه بر خدا- به تکذیب ماانزلالله مبتلا بشویم؛ ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ اَسآءُوا السّوأَیٰ اَن کَذَّبوا بِآیاتِ الله.(۳) راه علاج هم مراقبت است؛ باید مراقبت کنیم؛ باید نظارت کنیم بر خودمان، بر مجموعهمان، انگیزهمان را افزایش بدهیم، کارمان را متراکمتر کنیم، پُرکاری، پرهیز از لغزشگاهها، خلاصه در یک جمله تقوا؛ تقوا. تقوا -که در ماه رمضان [بهعنوان] فلسفه و غایت روزه شناخته شده- به همین معنا است. تقوا یعنی مراقبت از خویش؛ دائم باید مراقب خودمان باشیم. البتّه خطاب این حرفها در درجهی اوّل به خود بنده است؛ همهمان مسئولیم؛ پس قدر ماه رمضان را بدانیم.۱۳۹۵/۰۳/۲۵
در همین دعای [روزهای] ماه رمضان چیزهای زیادی از خدا خواسته شده است؛ دعای خیلی خوبی است. اگر انشاءالله توفیق باشد بخوانید این دعا را و دقّت کنید، دعای عجیبی است، همینطور درخواستهایی که انسان به ذهنش هم خطور نمیکند، در این دعا امام به انسان یاد داده است -بنابر آنچه در این حدیث مأثور از امام (علیهالسّلام) است- که چه بخواهیم از خدا؛ از جملهی چیزهایی که خواستیم، نجات از این چند چیز است که حالا من عرض میکنم: نجات از بیانگیزگی و مرض بیانگیزگی، نجات از نبود نشاط کار -ببینید اینها چیزهایی است که به ذهن ماها نمیرسد که اینها بیماری است، اینها مرض است، باید از خدای متعال نجات از این مرضها و شفای از این مرضها را خواست- نجات از غفلت، نجات از سخت شدن دل؛ دل انسان سخت بشود، هم در مقابل ذکر الهی، هم در مقابل نُصح مشفق؛ [وقتی] کسی به انسان نصیحت میکند و برای انسان خیرخواهی میکند، دل انسان سخت بشود. عبارات این است: وَ اَذهِب عَنّی فیهِ النُّعاسَ وَ الکَسَلَ وَ السَّأمَةَ (احساس خستگی) وَ الفَترَةَ (بیانگیزگی) وَ القَسوَةَ (سختدلی) وَ الغَفلَةَ (بیخیالی) وَ الغِرَّةَ (غرّه شدن به خود)؛(۱) باید از اینها نجات پیدا کنیم؛ اینها را از خدا خواستیم.
۱۳۹۵/۰۳/۲۵