فرهنگی

فرهنگی

فرهنگی

فرهنگی

افزایش قدرت فوق‌العاده، در صورت همراه شدن با قرآن

رکات قرآن برکات بی‌انتهایی است. در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پیشرفت هست، رفاه مادّی هست، تعالی معنوی هست، گسترش فکر و عقیده هست، شادی و سکینه‌ی روح هست؛ سکینه و آرامش روح؛ فَاَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِهِ وَ عَلَی المُؤمِنینَ وَ اَلزَمَهُم کَلِمَهَ التَّقوی وَ کانوا اَحقَّ بِها وَ اَهلَها.(۱) وقتی که آن آرامش دینی و آن سکینه‌ی دینی آمد، تقوا زیاد میشود: هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَهَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهِم؛ این سکینه و آرامش موجب میشود ایمان انسان روزبه‌روز افزایش پیدا کند؛ ایمان به چه؟ ایمان به خدا، ایمان به قدرت الهی؛ دنبالش میگوید: وَ لِلّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الارض؛(۲) همه چیز دست خدا است، همه چیز لشکر خدا است. در یک جای دیگر [میگوید]: وَ ما یَعلَمُ جُنودُ رَبِّکَ اِلا هُو؛(۳) هیچ‌کس جز خود او، قادر به شمارش جنود الهی نیست. قرآن این است: یک قدرت فوق‌العاده و بی‌انتها که ما به قدر ظرفیّت خودمان باید بتوانیم ان‌شاءالله از آن استفاده بکنیم.

۱۳۹۵/۰۳/۱۸

بیانات مقام معظم رهبری


بنای آرامگاه فردوسی

بنای آرامگاه در مهر ۱۳۱۳ به مناسبت جشن هزاره فردوسی ، افتتاح شد و در سال ۱۳۴۸ با طراحی تکمیلی که هوشنگ سیحون بر اساس آرامگاه کوروش انجام داده بود بازسازی شد.

معصومه جوادی نسب - بنای آرامگاه فردوسی در سال 1313 به مناسبت جشن هزاره حکیم توس و با هدف گرامیداشت سی سال رنج این شاعر بلندآوازه ایران زمین در سرودن شاهنامه گرانقدر ، در شهر توس به بهره برداری رسید . این آرامگاه در قالب مجموعه ای فرهنگی به نام باغ آرامگاه فردوسی ، در شهر توس در بیست کیلومتری شهر مشهد ، مرکز استان خراسان رضوی کنونی ، به یاد ابوالقاسم فردوسی ساخته شد . بنای آرامگاه در مهر ۱۳۱۳ به مناسبت جشن هزاره فردوسی ، افتتاح شد. این بنا در سال ۱۳۴۸ با طراحی تکمیلی که هوشنگ سیحون بر اساس آرامگاه کوروش انجام داده بود ، گسترش یافت و باغ اطراف آن به همراه موزه کنارش ساخته شد .

هوشنگ سیحون کیست؟

هوشنگ سیحون در سال 1299 در تهران و در خانواده هنرمندی که همگی اهل موسیقی بودند به دنیا آمد. او از کودکی به نقاشی علاقه‌ای مفرط داشت، با اینکه باید به موسیقی علاقه‌مند باشد. از زمانی که توانست زغال یا قلم به دست بگیرد به نقاشی کردن برروی ستون‌ها و دیوارهای خانه‌شان پرداخت.

سیحون تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در تهران گذراند و در سال 1319 از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و با تاسیس دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران، جزو نخستین دسته از دانشجویان رشته معماری، ثبت‌نام کرد و در سال 1323 تحصیلات خود را به اتمام رساند.

در سال 1324 در مسابقه طرح آرامگاه بوعلی سینا شرکت کرد و طرح او بهترین طرح مسابقه شناخته شد. سپس با صلاحدید آندره گدار برای تکمیل مطالعات خود به فرانسه رفت. حدود 4 سال بعد در سال 1328 همزمان با شروع ساخت مقبره بوعلی سینا به ایران بازگشت و در سمت دانشیار دانشکده هنرهای زیبای تهران و 5 سال بعد به عنوان استاد معماری مشغول تدریس شد.

همزمان با تدریس در دانشکده، دفتر کار خود را در سال 1328 تاسیس کرد و در سال 1314 به عنوان سومین رییس دانشکده هنرهای زیبای تهران انتخاب شد. از همین سال فعالیت‌های زیادی در دانشکده هنرهای زیبا و از جمله تاسیس سه رشته شهرسازی، تئاتر و موسیقی انجام داد.

سیحون در سال 1980 ایران را ترک کرد و به ونکوور کانادا رفت. فعالیت‌های هوشنگ سیحون را می‌توان در معماری و نقاشی خلاصه کرد. او در سمینارها و سخنرانی‌های متعددی در نقاط مختلف ایران و جهان شرکت داشته و در نقاط مختلف جهان آثار نقاشی او به صورت گروهی و انفرادی به نمایش گذاشته شده است.
طرح‌های او در کتابی به نام نگاهی به ایران در پاریس در سال 1973 و مجموعه دستاورد زندگی حرفه‌ای او (معماری - نقاشی) در کتابی به نام هوشنگ سیحون در کانادا در سال 1999 به چاپ رسیده است.

کارنامه فعالیت معماری هوشنگ سیحون به قرار زیر است:

سال‌های 1328 - 1333
منزل و مطب دکتر فرهاد، منزل آقای بابک، ساختمان پست فشار قوی، ساختمان اداری مرکز برق ، منزل سرلشکر فیروز، دفتر هوشنگ سیحون و خوابگاه‌ها و گاراژهای آتش‌نشانی در تهران و ساخمان آرامگاه بوعلی در همدان.

سال‌های 1332 - 1335
منزل آقای شیبان (دروس)، منزل آقای محمدی (تپه امامیه)، منزل آقای مقدم (تپه امامیه)، سازمان نقشه‌برداری کل کشور (جاده قدیم کرج)، آرامگاه نادر (مشهد)، کارخانه یخ‌سازی و ریسندگی کورس (جاده شهر ری)، کارخانه کانادادرای (خیابان آزادی)، پرورشگاه کودکان (خیابان ولیعصر)، سینما آسیا (خیابان جمهوری)

سال‌های 1335 - 1340
سینما سانترال (تهران)، کارخانه کانادادرای (آبادان)، لابراتوار عبیدی و شرکا (جاده قدیم شمیران)، منزل آقای بشارت (الهیه)، منزل آقای فرازیان (زرگنده)،‌منزل دکتر کاظمی (شمیران)، منزل خانم ابتهاج (زعفرانیه)، مجموعه ویلاهای آقاسی‌پور (پاسداران)، منزل آقای هدایت (دروس)، مجموعه ویلاهای ایپک چی (حصارک)، کتابخانه مجلس شورای ملی با همکاری محسن فروغی، کیقباد ظفر بختیار و علی صادق، آرامگاه خیام (نیشابور)، آرامگاه کمال‌الملک (نیشابور)

سال‌های 1340 - 1345
تجدید بنای آرامگاه فردوسی (طوس)، بناهای اطراف آرامگاه فردوسی (طوس)

سال‌های 1345 - 1350
منزل دولت‌آبادی (نیاوران)، ساختمان مرکزی بانک سپه (تهران)، منزل سیحون (دروس)، مجتمع آموزشی فرح (جاده آرامگاه)، ضلع جدید بیمارستان میثاقیه (تهران)

از سال 1350 به بعد
بازارچه میرچخماق (یزد)، منزل سیحون (در کلکان در راه شمشک)

پیشینه طرح ساخت مقبره‌ها:

پس از کودتای سوم اسفند ماه 1299، در سال 1301 گروهی از رجال سیاسی - فرهنگی و علاقه‌مند به هنر ایران برای حفظ و نگهداری و تعمیر ساخمان‌های تاریخی و به پاس حرمت یادگارها و مفاخر فرهگی و هنری ایران گردهم آمده و جمعیتی به نام «انجمن آثار ملی» تشکیل دادند. از اقدامات اولیه انجمن آثار ملی، طرح ساخت مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی بود. کریم طاهرزاده بهزاد طرح آرامگاه فردوسی را پیشنهاد کرد و این طرح در سال 1313 افتتاح شد. به علت ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاک، محاسبه نکردن دقیق و بی‌اطلاعی در وضعیت آب‌های زیرزمینی ناحیه طوس، ساختمان از همان نخستین سال‌ها شروع به نشست کرد و پس از 30 سال هوشنگ سیحون با حفظ طرح اولیه و الحاقات جدید بنای جدیدی ساخت.
گفتنی است پس از برگزاری جشن هزاره فردوسی و آغاز جنگ جهانی دوم به علت عدم تامین اعتبار مالی تا سال 1323 انجمن آثار ملی عملا فعالیتی نداشت و در آذر 1323 فعالیت خود را از نو آغاز کرد. دو اقدام اولیه انجمن آثار ملی در دوره دوم فعالیت خود توجه به ساخت آرامگاه بوعلی سینا و آرامگاه سعدی (طرح مشترک محسن فروغی و علی صادق به سال 1328) بود.

حماسه فردوسی(1)



 فردوسی در دیباچه شاهنامه سه نوع تفکر که در جهان آن زمان جریان داشته است را به یکدیگر پیوند زده است. اندیشه یونانی ، اسلامی و ایرانی. می توان بدون شک گفت که اندیشه اصلی فردوسی اندیشه اسلامی می باشد که دلیل آن را خواهم گفت.

1- اندیشه اسلامی

 

   الف- قرآن مجید

   در قرآن به وجه شاخص و روشنی ، شناخت خداوند از راه خرد گفته شده است. جستجوی آیاتی که درآن مضامینی از خرد آمده است ، نشانگر این می باشد که قرآن مجید انسان را به اندازه خرد و دانش او می سنجد.

  ب- احادیث و روایات

1- در کتب عامه ، روایات و احادیثی که مضمون خرد و مشتقات آن در آنها آمده  

  فردوسی می گوید: ستود آفریننده را کی توان

  در یک کلام، بحث توحید و خرد وآفرینش فردوسی بدون بهره وری هوشمندانه او از نهج البلاغه ممکن نبوده است.

در کتاب العقل و الجهل کافی، 34 روایت گفته شده است که شباهت بسیاری با برداشت فردوسی از خرد و یگانگی خداوند با این روایات وجود دارد .

  اینکه خداوند نخست خرد را آفرید و دین و شرم با یکدیگر رابطه ذاتی دارند، دین و خرد هم پیوندند و جدایی ناپذیر، ارزش انسان بر اساس خرد اوست و برترین نعمت هستی خرد است و... مضامینی است که در  کتاب العقل کافی آمده است.

  نکته جالب توجه در شاهنامه این می باشد که با این کتاب پر از کارهای خارق العاده و پر از جادو می باشد، فردوسی باز به کارهای عقلانی علاقه نشان می دهد. خرد در بیت نخست شاهنامه، چون دهش پربهای خداوند نشان داده شده است وفصل دوم دیباچه شاهنامه، مربوط به آن است.» 

2- اندیشه ایرانی

    بدون شک فردوسی در بهره گیری از منابع خود و بررسی و پژوهش متون پهلوی و داستانها و اساطیر ایرانی، با اندیشه و فلسفه ایرانی نیز آشنا بوده است. در داستانهای شاهنامه یک نوع شیوه ی داوری وجود دارد که این نشان می دهد که فردوسی از اندیشه ی ایرانی غافل نبوده است.

    به تعبیر«کویاجی»، «فردوسی نه تنها نماینده و جانشین سنت تاریخی پهلوی است بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده در آن زبان نیز هست.

فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتا خوشبخت بوده، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران نیز با با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرک و سراینده ای، چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.»

   به عنوان نمونه شاخص، در داستان مینوی خرد، در 62 پرسش و پاسخی که از جانب شخصیتی خیالی که دانا نامیده شده است، مطرح می شود و «مینوی خرد»- روح عقل- به آنها پاسخ می گوید به روشنی با نمونه هایی از خرد آشنا می شویم که فردوسی آنها را در دیباچه خود گفته است. نمونه هایی در مینوی خرد آمده است که نشانگر این می باشد که دیباچه شاهنامه فردوسی بدون توجه به اندیشه ایرانی نمی باشد.

   در واژه شناسی فلسفی و منطقی زبان پهلوی به این نتیجه می رسیم که ایرانیان اندیه و زبان خود را کارآمد ساخته اند.مثلا در متون پهلوی از

   گشن سروت خِرَت(گوش سرود خرد) علم یا عقل اکتسابی

   آشناس خرت(آشنا خرد)علم یا عقل حضوری

   دوش خرت(دژخرد) خرد گمراه

  خرت دوش کیه  خرد دوستی، فلسفه

  خرت ماتغی خرد مادی

  و.... سخن رفته است.

  شناسایی واژگان فلسفی و منطقی زبان پهلوی این پیام را به دنبال دارد که نباید در شناخت اندیشه فردوسی متعصب بود و مثلا جریانی از اندیشه ایرانی را در شاهنامه انکار کرد. این شیوه همان قدر رو به بیراهه دارد که اشخاصی مانند کویاجی میخواستند یا می خواهند اندیشه اسلامی فردوسی را انکار کنند و یا او را معاند با اسلام قرار دهند.

  اگر یک پژوهشگر بدون آنکه از اندیشه ی فردوسی درباره ی وی داوری کند نمی تواند که یک نتیجه گیری درستی از جریان اندیشه ی فردوسی داشته باشد. و برعکس نباید با دیدن کمترین شباهتی یا جریانی حکم قطعی را درباره ی فردوسی صادر کند.

   جریان اندیشه فردوسی به طور قطع از آیات قرآن برگرفته شده است .مثلا در رابطه انسان چشم سر و چشم خرد او با خداوند، به گونه ای است که نمی تواند خداوند را دریابد .همین مضمون را فردوسی در بیت:

خرد را و جان را همی سنجد او                        در اندیشه سخته کی گنجد او

بدین آلت رای و جان و زیان                            ستود آفریننده را کی توان

که هر چند در متون پهلوی مشابهت اندیشه فردوسی با آن را دید اما اگر ما بر این آیه از قرآن که گفته است:«لاتدرکه ابصار و هویدرک الابصار و هو اللصیف و الخبیر» توجه کنیم این را در می یابیم که اندیشه فردوسی اسلامی بوده است.

   در روزگار فردوسی اندیشه یونانی تا حد زیادی در ایران اسلامی و یا حوزه تمدن اسلامی رواج داشته است.

   نکته مهم دیگری که در دوران زندگانی فردوسی دیده می شود، جریان اسماعیلیه است که از اواخر قرن سوم و در قرن چهارم و پنجم در سراسر قلمرو اسلامی که باعث شد که منطق و فلسفه رایج شود .

   رواج اندیشه اسماعیلیه را می توان در زندگی ابن سینا نیز پیداست. پدر و برادر ابن سینا از پیروان اسماعیلیه بودند.پدر ابن سینا تلاش کرد تا وی را هم از پیروان اندیشه اسماعیلیه کند. وی در جلسات آنان شرکت می کرد و سخنان آنها را درباره ی عقل و نفس می فهمید اما نمی توانست آنها را بپذیرد و پیرو آنان شود.

   فردوسی در چنین زمانه ای زندگی می کرد. وی در شاهنامه اش اشاره هایی به ارسطو و افلاطون داشته است. مانند:

   وقتی فرستاده ی قیصر روم به دربار بهرام گور می آید، و قدری معطل می ماند، بهرام درباره ی ویژگی های فرستاده می پرسد که:

چه مرد است و اندر خرد تا کجاست

که دارد روان از خرد پشت راست

بدو گفت موبد انوه بدی                     

جهاندار و با فرّه ایزدی

یکی مرد پیرست با رای و شرم

سخن گفتنش چرم و آواز نرم

کسی کش فُلاطون بُدَست اوستاد

خردمند و با دانش و بانژاد...

    فردوسی ضمن آشنایی با مبانی اندیشه یونانی و بهره گیری از اندیشه نو افلاطونی فردوسی خود را فیلسوف نمی داند، بلکه حکیم می خواند:

حکیما! چو کس نیست گفتن چه سود

از این پس بگو کافرینش چه بود

   و البته جهان را سراسر حکمت و عبرت می داند و از فلسفه دان بسیار گوی دل آزرده است.

ایا فلسفه دان بسیار گوی                                

 بپویم براهی که گویی نپوی

سخن هر چه بایست توحید نیست

بنا گفتن و گفتن او یکیست

   در آن روزگار، به رغم سختگیری حکومت عباسی و دولتهای دست نشانده در قلمرو اسلامی، جریان اندیشه راه خود را می رفت و در جاهای مختلف تبادل می شد.دانش در عرصه های گوناگون آنچنان در میان کشورهای اسلامی رشد پیدا کرد که در نظر ما رویایی بیش نیست.

  دانش مبنای محکم اندیشه و باز کردن پنجره ها به روی اندیشه های گوناگون، از فردوسی حکیمی ساخته که اندیشه های او در شاهنامه اش جریان دارد.

حماسه فردوسی(1)



 فردوسی در دیباچه شاهنامه سه نوع تفکر که در جهان آن زمان جریان داشته است را به یکدیگر پیوند زده است. اندیشه یونانی ، اسلامی و ایرانی. می توان بدون شک گفت که اندیشه اصلی فردوسی اندیشه اسلامی می باشد که دلیل آن را خواهم گفت.

1- اندیشه اسلامی

 

   الف- قرآن مجید

   در قرآن به وجه شاخص و روشنی ، شناخت خداوند از راه خرد گفته شده است. جستجوی آیاتی که درآن مضامینی از خرد آمده است ، نشانگر این می باشد که قرآن مجید انسان را به اندازه خرد و دانش او می سنجد.

  ب- احادیث و روایات

1- در کتب عامه ، روایات و احادیثی که مضمون خرد و مشتقات آن در آنها آمده  

  فردوسی می گوید: ستود آفریننده را کی توان

  در یک کلام، بحث توحید و خرد وآفرینش فردوسی بدون بهره وری هوشمندانه او از نهج البلاغه ممکن نبوده است.

در کتاب العقل و الجهل کافی، 34 روایت گفته شده است که شباهت بسیاری با برداشت فردوسی از خرد و یگانگی خداوند با این روایات وجود دارد .

  اینکه خداوند نخست خرد را آفرید و دین و شرم با یکدیگر رابطه ذاتی دارند، دین و خرد هم پیوندند و جدایی ناپذیر، ارزش انسان بر اساس خرد اوست و برترین نعمت هستی خرد است و... مضامینی است که در  کتاب العقل کافی آمده است.

  نکته جالب توجه در شاهنامه این می باشد که با این کتاب پر از کارهای خارق العاده و پر از جادو می باشد، فردوسی باز به کارهای عقلانی علاقه نشان می دهد. خرد در بیت نخست شاهنامه، چون دهش پربهای خداوند نشان داده شده است وفصل دوم دیباچه شاهنامه، مربوط به آن است.» 

2- اندیشه ایرانی

    بدون شک فردوسی در بهره گیری از منابع خود و بررسی و پژوهش متون پهلوی و داستانها و اساطیر ایرانی، با اندیشه و فلسفه ایرانی نیز آشنا بوده است. در داستانهای شاهنامه یک نوع شیوه ی داوری وجود دارد که این نشان می دهد که فردوسی از اندیشه ی ایرانی غافل نبوده است.

    به تعبیر«کویاجی»، «فردوسی نه تنها نماینده و جانشین سنت تاریخی پهلوی است بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده در آن زبان نیز هست.

فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتا خوشبخت بوده، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران نیز با با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرک و سراینده ای، چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.»

   به عنوان نمونه شاخص، در داستان مینوی خرد، در 62 پرسش و پاسخی که از جانب شخصیتی خیالی که دانا نامیده شده است، مطرح می شود و «مینوی خرد»- روح عقل- به آنها پاسخ می گوید به روشنی با نمونه هایی از خرد آشنا می شویم که فردوسی آنها را در دیباچه خود گفته است. نمونه هایی در مینوی خرد آمده است که نشانگر این می باشد که دیباچه شاهنامه فردوسی بدون توجه به اندیشه ایرانی نمی باشد.

   در واژه شناسی فلسفی و منطقی زبان پهلوی به این نتیجه می رسیم که ایرانیان اندیه و زبان خود را کارآمد ساخته اند.مثلا در متون پهلوی از

   گشن سروت خِرَت(گوش سرود خرد) علم یا عقل اکتسابی

   آشناس خرت(آشنا خرد)علم یا عقل حضوری

   دوش خرت(دژخرد) خرد گمراه

  خرت دوش کیه  خرد دوستی، فلسفه

  خرت ماتغی خرد مادی

  و.... سخن رفته است.

  شناسایی واژگان فلسفی و منطقی زبان پهلوی این پیام را به دنبال دارد که نباید در شناخت اندیشه فردوسی متعصب بود و مثلا جریانی از اندیشه ایرانی را در شاهنامه انکار کرد. این شیوه همان قدر رو به بیراهه دارد که اشخاصی مانند کویاجی میخواستند یا می خواهند اندیشه اسلامی فردوسی را انکار کنند و یا او را معاند با اسلام قرار دهند.

  اگر یک پژوهشگر بدون آنکه از اندیشه ی فردوسی درباره ی وی داوری کند نمی تواند که یک نتیجه گیری درستی از جریان اندیشه ی فردوسی داشته باشد. و برعکس نباید با دیدن کمترین شباهتی یا جریانی حکم قطعی را درباره ی فردوسی صادر کند.

   جریان اندیشه فردوسی به طور قطع از آیات قرآن برگرفته شده است .مثلا در رابطه انسان چشم سر و چشم خرد او با خداوند، به گونه ای است که نمی تواند خداوند را دریابد .همین مضمون را فردوسی در بیت:

خرد را و جان را همی سنجد او                        در اندیشه سخته کی گنجد او

بدین آلت رای و جان و زیان                            ستود آفریننده را کی توان

که هر چند در متون پهلوی مشابهت اندیشه فردوسی با آن را دید اما اگر ما بر این آیه از قرآن که گفته است:«لاتدرکه ابصار و هویدرک الابصار و هو اللصیف و الخبیر» توجه کنیم این را در می یابیم که اندیشه فردوسی اسلامی بوده است.

   در روزگار فردوسی اندیشه یونانی تا حد زیادی در ایران اسلامی و یا حوزه تمدن اسلامی رواج داشته است.

   نکته مهم دیگری که در دوران زندگانی فردوسی دیده می شود، جریان اسماعیلیه است که از اواخر قرن سوم و در قرن چهارم و پنجم در سراسر قلمرو اسلامی که باعث شد که منطق و فلسفه رایج شود .

   رواج اندیشه اسماعیلیه را می توان در زندگی ابن سینا نیز پیداست. پدر و برادر ابن سینا از پیروان اسماعیلیه بودند.پدر ابن سینا تلاش کرد تا وی را هم از پیروان اندیشه اسماعیلیه کند. وی در جلسات آنان شرکت می کرد و سخنان آنها را درباره ی عقل و نفس می فهمید اما نمی توانست آنها را بپذیرد و پیرو آنان شود.

   فردوسی در چنین زمانه ای زندگی می کرد. وی در شاهنامه اش اشاره هایی به ارسطو و افلاطون داشته است. مانند:

   وقتی فرستاده ی قیصر روم به دربار بهرام گور می آید، و قدری معطل می ماند، بهرام درباره ی ویژگی های فرستاده می پرسد که:

چه مرد است و اندر خرد تا کجاست

که دارد روان از خرد پشت راست

بدو گفت موبد انوه بدی                     

جهاندار و با فرّه ایزدی

یکی مرد پیرست با رای و شرم

سخن گفتنش چرم و آواز نرم

کسی کش فُلاطون بُدَست اوستاد

خردمند و با دانش و بانژاد...

    فردوسی ضمن آشنایی با مبانی اندیشه یونانی و بهره گیری از اندیشه نو افلاطونی فردوسی خود را فیلسوف نمی داند، بلکه حکیم می خواند:

حکیما! چو کس نیست گفتن چه سود

از این پس بگو کافرینش چه بود

   و البته جهان را سراسر حکمت و عبرت می داند و از فلسفه دان بسیار گوی دل آزرده است.

ایا فلسفه دان بسیار گوی                                

 بپویم براهی که گویی نپوی

سخن هر چه بایست توحید نیست

بنا گفتن و گفتن او یکیست

   در آن روزگار، به رغم سختگیری حکومت عباسی و دولتهای دست نشانده در قلمرو اسلامی، جریان اندیشه راه خود را می رفت و در جاهای مختلف تبادل می شد.دانش در عرصه های گوناگون آنچنان در میان کشورهای اسلامی رشد پیدا کرد که در نظر ما رویایی بیش نیست.

  دانش مبنای محکم اندیشه و باز کردن پنجره ها به روی اندیشه های گوناگون، از فردوسی حکیمی ساخته که اندیشه های او در شاهنامه اش جریان دارد.

برادر شهید حسن باقری طراح نبردهای بزرگ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شد


افسران - برادر شهید حسن باقری طراح نبردهای بزرگ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شد

farzandesalehinمتن حکم رهبر انقلاب برای انتصاب رییس جدید ستاد کل نیروهای مسلح

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی سردار سرلشکر پاسدار محمدحسین باقری را به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب کردند.
متن حکم فرمانده معظم کل قوا به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرلشکر پاسدار محمدحسین باقری
با توجه به انتقال سردار سرلشکر بسیجی دکتر سیّد حسن فیروزآبادی به جایگاه مشاورت عالی فرماندهی کلّ نیروهای مسلح، و نظر به خدمات شایسته و تجارب ارزنده جناب‌عالی در دوران دفاع مقدس و پس از آن به‌ویژه در مسئولیت‌های ستاد کل و قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)، شما را به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب می‌کنم.
با تمسک و امید به عنایات الهی، ارتقاء توانمندی‌ها و آمادگی‌های دفاعی امنیتی نیروهای مسلح و بسیج مردمی و امکان پاسخگویی به‌موقع و مؤثر به هر سطح و نوع از تهدیدات متوجّه به نظام جمهوری اسلامی ایران با عمل انقلابی مورد انتظار است.
از تلاشهای مخلصانه و مدبّرانه سردار سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی از ابتدا تا کنون در این مسئولیت مهم قدردانی و تشکر می‌کنم.
دوام توفیقات همگان را از خداوند متعال مسئلت می‌کنم.
سیّد علی خامنه‌ای

نهال:پ س " صورتی بخری ها !!!

نهال به حضرت آقا :کُلاتُ مامانت برات درست کرده؟آقا:آره ،نهال:میدی به من؟ آقا:این مال منه. یکی دیگه برات "میخرم!،نهال:پ س " صورتی بخری ها !!!»

افسران -  نهال به حضرت آقا :کُلاتُ مامانت برات درست کرده؟آقا:آره ،نهال:میدی به من؟ آقا:این مال منه. یکی دیگه برات

karbalaei1نوبت دیدار خصوصی خونواده شون نبوده اصلاً. خودش با همون شیطنت همیشگی جدا از مامان و دوتا برادرش، همراه بقیه بچه های شهدا رفته بود اون جلو.
عکس نوشت: نهال، دختر چهارساله شهید مدافع حرم، «مهدی قاضی خانی» دیدار جمعی از خانواده های شهدا با رهبر انقلاب (۹۵/۴/۵)


برچسب‌ها: پاتوق یارانمدافعین حرم 

دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه، سلامت دستگاه قضا و تلاش مستمر برای جلب رضایت مردم را وظیفه‌ی مهم و هدف اساسی قوه‌ی قضائیه خواندند و با اشاره به نزدیک شدن روز جهانی قدس تأکید کردند: به فضل الهی روز جمعه، بار دیگر فریاد یکپارچه‌ی دفاع از مردم مظلوم فلسطین در سراسر ایران و دنیای اسلام بلند خواهد شد و امت اسلامی به فریضه‌ی مهم دفاع از مظلوم عمل خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار با گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهید آیت‌الله بهشتی پایه‌گذار قوه‌ی قضائیه به‌عنوان مدیری خوش‌فکر، قاطع، مدبر و پیگیر، از زحمات و تلاش‌های مسئولان عالی قضائی و مدیران و کارکنان قوه‌ی قضائیه صمیمانه تشکر کردند.
ایشان با تجلیل از رئیس قوه‌ی قضائیه به‌عنوان شخصیتی عالِم، فرزانه و جامع، گفتند:.....  ادامه مطلب ...

دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه، سلامت دستگاه قضا و تلاش مستمر برای جلب رضایت مردم را وظیفه‌ی مهم و هدف اساسی قوه‌ی قضائیه خواندند و با اشاره به نزدیک شدن روز جهانی قدس تأکید کردند: به فضل الهی روز جمعه، بار دیگر فریاد یکپارچه‌ی دفاع از مردم مظلوم فلسطین در سراسر ایران و دنیای اسلام بلند خواهد شد و امت اسلامی به فریضه‌ی مهم دفاع از مظلوم عمل خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار با گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهید آیت‌الله بهشتی پایه‌گذار قوه‌ی قضائیه به‌عنوان مدیری خوش‌فکر، قاطع، مدبر و پیگیر، از زحمات و تلاش‌های مسئولان عالی قضائی و مدیران و کارکنان قوه‌ی قضائیه صمیمانه تشکر کردند.
ایشان با تجلیل از رئیس قوه‌ی قضائیه به‌عنوان شخصیتی عالِم، فرزانه و جامع، گفتند:.....  ادامه مطلب ...

پیام تسلیت در پی درگذشت جوانان سرباز در سانحه جاده‌ای

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت غم‌انگیز جوانان عزیز سرباز در سانحه‌ی جاده‌ای را تسلیت گفتند و تأکید کردند مسئولان در قبال این حوادث باید همه‌ی پیگیری‌های لازم را انجام دهند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
 
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
خبر غم‌انگیز سانحه‌ی جادّه‌ئی برای جوانان عزیزی که در حال خدمت سربازی بوده‌اند، موجب تأسف عمیق اینجانب شد. به خانواده‌های داغدیده‌ی آنان از صمیم دل تسلیت می‌گویم و بارش رحمت الهی را در این شبها و روزهای پر برکت بر همه‌ی آنان مسألت می‌کنم. مسئولان نظامی و غیر نظامی در قبال این حوادث باید همه‌ی پیگیریهای لازم را انجام دهند. جان عزیز جوانان ما نباید در معرض چنین خطراتی قرار بگیرد.
سیّد علی خامنه‌ای
۵ تیرماه ۱۳۹۵
 

چرا یک ماه روزه

چرا خداوند متعال سى روز، روزه بر امّت حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله واجب نمود و بر امم گذشته بیش از سى روز را فرض و لازم نموده بود؟

چند نفر یهودى محضر رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) مشرف شده و داناترین آنها مسائلى چند از حضرتش پرسید در بین سؤالات عرضه داشت: براى چه خداوند عزّوجل سى روز، روزه بر امّتت واجب کرده و بر امم سابقه بیشتر از سى روز فرض و لازم قرار داده بود؟

نبى اکرم (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند: وقتى جناب آدم (علیه السّلام) از شجره منهیّه تناول نمود آنچه خورده بود مدّت سى روز در شکمش باقى ماند پس حق تعالى بر ذریّه او واجب کرد که تا سى روز گرسنه و تشنه باشند و آنچه را که در بین این سى روز مى خورند و در خوردن مجاز هستند تفضّلى است از ناحیه حق تعالى بر ایشان و همین حکم بر جناب آدم نیز ثابت بود بارى حق عزّ و جل حکم مزبور را بر امّت من واجب گردانید، سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمودند:

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ‏ (اى اهل ایمان بر شما نیز روزه داشتن فرض گردید همان طورى که بر امم گذشته فرض شده و این تکلیف به خاطر آن است که شما پرهیزکار شوید، روزهایى به شماره معیّن روزه دارید) یهودى عرضه داشت: اى محمّد راست گفتى، بفرمایید: پاداش کسى که این سى روز را روزه دارد چیست؟

نبى اکرم (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند: مؤمنى نیست که ماه رمضان را به امید اجر و پاداش روزه بگیرد مگر آنکه خداوند هفت خصلت بر ایشان مقرّر مى فرماید:

اوّل: حرام را از بدنش ذوب مى کند.

دوّم: به رحمت بارى تعالى نزدیک مى گردد.

سوّم: روزه اش کفّاره لغزش پدرش حضرت آدم (علیه السّلام) مى باشد.

چهارم: حق تعالى سختى هاى مرگ را بر او آسان مى فرماید.

پنجم: از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امانش قرار مى دهد.

ششم: برات آزادى از جهنّم را نصیبش مى گرداند.

هفتم: از طیّبات بهشتى بهره مندش مى کند.    

یهودى عرضه داشت: اى محمّد راست گفتى.